.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
ناگفته های تامین‌یارانه در دولت احمدی‌نژاد
به گزارش شمال نیوز به نقل از تسنیم، مصاحبه با وزیر50 ساله خوزستانی و ماخوذ به حیای دولت دهم فرصت خوبی بود تا از اتفاقات و مشکلات یکی از بخشهای مهم اقتصادی و جریانات‌ آن که، کم هم نبود جویا شویم .

در این گفت و گو  سعی کردیم با جریان وجود مافیای چندین و چند ساله موجود در بخش کشاورزی که یکی از نگرانی ها و دلخوری های وزیر دولت دهم بود آشنا شویم ،همچنین داستان گرانی یکباره مرغ و تبدیل شدنش به یک موضوع بین المللی ، بهانه شدن گرانی مرغ برای لیچارپرانی دیپلماتهای عربی و ...،سعی کردیم علی‌رغم روحیه خاص صادق خلیلیان وزیر جهادکشاورزی دولت دهم از این فرصت نهایت استفاده را بکنیم که البته تا حدودی میسر شد .

متن گفتوگو با وزیر سابق جهاد کشاورزی به شرح زیر است:

*از ماجرای نحوه تأمین یارانه نقدی تا پرداخت یارانه تولید و صنعت

یکی از مهمترین اتفاقاتی که در زمان آقای احمدی‌نژاد بوقوع پیوست و مسیر اقتصادی ما را تغیر داد افزایش یک دفعه نرخ ارز بود.چه شد یک شبه دلار از 1200 تومان به 3600 تومان رسید؟

یکی از دلایل آن مسایل سیاسی است ،الان هم می‌بینیم که نقطه نظرات همان است که در دولت قبل گفته می‌شد.آمریکا به تدریج تحریم‌های یک جانبه را اعلام کرد ، بخاطر این تحریمها نقل و انتقال پول و فروش نفت ما با مشکل مواجه شد. شرکت‌هایی که با ما ارتباط داشتند از طرف آمریکا مجازات شدند. فروش نفت ما کم شد و از طرفی هر چه نفت را می فروختیم امکان جابه‌جایی پول نداشتیم و پول در همان کشوری که نفت را خریده بود بلوکه می‌شد.

 این مسئله سالها است که با مشکل انجام می‌شود.

کاهش فروش نفت و جلوگیری از نقل و انتقال پول اواخر سال 90 رخ داد.

 یکباره به این قیمت‌ها رسید؟

بله این یک تحریم جدید بود و به مرور حلقه تحریم را تنگ کردند تا به جایی رسیدیم که سال 91 شد . وقتی تحریم اعمال شد به تدریج کشور هایی که تمکین نمی‌کردند از طرف آمریکا با فشار مواجه شدند.

جریان دبی و عدم امکان مبادلات ارزی در این کشور چقدر در این مشکل نقش داشت؟

خب این هم یک نوع فشار بود . دلار ابتدا به 1800، بعد 2500 و بعد رفت تا به 4000 تومان رسید.

ولی رییس کل بانک مرکزی وقت یکی از دلیل اصلی افزایش یکباره قیمت دلار را مسئله دبی عنوان کرد.

خب ببینید این اتفاق اوج مسئله‌ای بود که رخ داد چون اگر دبی انجام می‌داد اقدامی که بر علیه ما قرار بود انجام شود، حنثی می‌شد. ولی وقتی این حلقه تنگ تر شد به این نقطه رسیدیم.

در جلسات دولت در این زمینه بحثی هم مطرح شد؟

در جلسات متعددی در ستاد تدابیر ویژه بحث دلارداشتیم . هر چند مسائل مختلفی از جمله تحریم‌ها مطرح می شدو هر هفته رصد و چاره جویی می‌کردیم. الان هم با تدابیر دولت فعلی که زمان افزایش دلار می‌گفتند این مسئله ناشی از بی تدبیری است می‌بینیم که معتقدند باید مشکل فروش نفت و جابه‌جایی پول را حل کنیم ، این یعنی آنها هم به این نتیجه رسیده‌اند.

تامین منابع پرداخت یارانه ها در افزایش و بازی با قیمت دلار چقدر نقش داشت؟ خیلی از کارشناسان معتقدند آقای احمدی نژاد برای اینکه منابع پرداخت یارانه ها تامین کند با دلار بازی کرد و قیمتش را بالا برد.

این مسئله سودی برای دولت نداشت چون تا سال 91 ارز را 1226 تومان می‌فروخت.

پس این مابه التفاوت ( قیمت مصوبه بودجه و بازار آزاد)به جیب چه کسی می رفت؟

یک بخشی از ارز که مربوط به پتروشیمی‌ها و صندوق توسعه ملی بود . اینها در مرکز مبادلات می‌آمد ولی ارزی که بانک مرکزی در اختیار می‌گذاشت 1226 تومان بود. کسری منابع یارانه‌ای از جاهای دیگری تأمین می‌شد.

 از کجا ؟

یکی خود اختلاف قیمت بین حامل‌های انرژی بود . وقتی از 100 به 400 تومان افزایش پیدا کرد یکی از منابع پرداخت یارانه ها شد.

این که برای پرداخت یارانه ها کافی نبود.

بخش عمده‌ای از منابع یارانه های نقدی از محل اختلاف قیمت حامل‌های انرژی تأمین می‌شد.

 چند درصد؟

درصدها را حضور ذهن ندارم. بخش دیگری از این منابع از ردیف هایی که در بودجه برای یارانه‌ها دیده شده بود که مجوز قانونی هم داشت تامین می شد. این بین بخشی می‌ماند که عدد آن را نمی‌توانم بگویم اما میزان کمی.

نمی خواهیم زیاد روی اعداد و ارقام بحث کنیم اما مسئله اصلی رویکرد آقای احمدی‌نژاد به هدفمندی یارانه‌ها است . ایشان می‌دانست که دولت درآمد لازم را برای پرداخت یارانه نقدی ندارد چرا اینقدر اصرار داشت که یارانه به این شکل و با این مبلغ پرداخت شود؟ اگر خاطرتان باشد مجلس 25 هزار تومان تعیین کرد ولی آقای احمدی نژاد با اصرار 45 هزار تومان را دنبال کرد .چرا؟

مجلس عدد نداشت منابع را تأمین می‌کرد.

بر اساس سند بودجه ای کشور مصوبه مجلس ، 25 هزار تومان باید لحاظ می شد.

بله اما سهم بخش تولید به مردم پرداخت نشد که این یکی از نقاط ضعفی است که به آقای احمدی نژاد وارد است.

در مورد این موضوع وزرا با آقای احمدی‌نژاد صحبت کردند؟

بله ، مرتب مطرح شد و برای گرفتن سهم تولید تلاش ‌کردیم.

  ولی نتیجه نگرفتید. استدلال آقای احمدی نژاد چه بود؟

از جای دیگری توانستین سهم خود را بگیرم  .

ولی سایر بخش‌های تولید نتوانستند سهم خودشان را بگیرند؟ تنها 20 درصد سهم تولید داده شد.

بله . اما آنچه که ما گرفتیم و شاید بتوان زرنگی ما یا توجه رییس جمهور دانست حدود1250 میلیارد تومان بود که اواخر سال 89 از طریق شورای عالی آب علاوه بر بودجه به وزارت جهاد کشاورزی داده شد . برای کار‌های زیر بنایی و اساسی مربوط به آب و خاک و 200 میلیارد از محل منابع هدفمندی در یک مرحله و 100 میلیارد دیگه هم در مرحله دیگری گرفتیم. کمک های دیگری هم داشتیم مثل 770 هزار تن از گندم در اختیار واحد‌های تولید دامداری‌ها و مرغداری ها قرار گرفت.

ظاهرا نمی خواهید به این سوال شفاف جواب بدهید.به شکل دیگر مطرح می کنیم.وزیر صنعت از سهم این بخش دفاع کرد؟

هر وزیری از حیطه کاری خود دفاع می‌کند.

رفتار آقای احمدی نژاد با ایشان وقتی می گفت که سهم تولید اختصاص پیدا نکرده ، چه بود؟

در هر صورت از راه های دیگری به ما داد.

خدمتتان گفتم ، بخش صنعت تنها 20 درصد از سهمش را گرفت؟

طبیعتاً باید وزیر صنعت جزئیات کارش را بگوید.

بگذریم .یکی از نکاتی که در مورد تصمیم آقای احمدی نژاد برای پرداخت یارانه ها مطرح می شود این است که  تصمیم ایشان غیر علمی و بر پایه جلب توجه عامه یا به اصطلاح پوپولیستی است .

یکی از نقاط  ضعف نحوه اجرای هدفمندی در خصوص مصارف منابع حاصل از هدفمندی بود. اگر چارچوب قانون رعایت می شد انتقاداتی که الان مطرح می‌شود دیگر نبود، ولی طبعات منفی دیگری می‌داشت که باز هم هیچ کسی گردن نمی‌گرفت.

استدلال آقای احمدی نژاد در مقابل این ایرادات چه بود؟

استدلال ایشان این بود که به اندازه‌ فشاری که به مردم ناشی از افزایش قیمت‌ حامل های انرژی وارد می شود باید به آنها پرداخت جبرانی کنیم.

 ولی این استدلال و تصمیم باعث تورم 40 درصدی در اقتصاد شد.

نه. همه تورم ناشی از این مسئله نبود تحریم ها هم تاثیر بسیاری داشت. سال اول که هدفمندی یارانه‌ها اجرا شد ما جهش قیمتی نداشتیم ، بعد از یک سال به تدریج این اتفاق رخ داد . سال 91 ناشی از بحث تحریم و کاهش فروش نفت و عدم جابه‌جایی ارز در مجامع بین‌المللی بود . نرخ ارزبه خاطر این مشکل بالا رفت و پس از آن شاخصی شد برای بخش های اقتصادی که قیمت‌ها را متناسب آن افزایش دهند.

در جلسه‌ای که اعضای تیم اقتصادی دولت دهم در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر شدند وگزارش دادند، شما  هم حضور داشتید؟

نه در مجمع حضور نداشتم.

در جلسه‌ای که تیم اقتصادی با مقام معظم رهبری داشتند چه؟ جلسه ای که وزیر اقتصاد از شرایط سخت اقتصادی صحبت کردند؟

بله حضور داشتم.

 ظاهرا آقای حسینی وزیر اقتصاد در آن جلسه گفته بودند شرایط ما سخت است، تورم 170 درصدی است و مشکل فروش نفت داریم و در خواست مذاکره با آمریکا را مطرح کردند.

نه. ایشان نه این صحبت‌ها در حیطه مسئولیت‌شان است نه اجازه طرح همچین مباحثی را داشتند.

 پس موضوع گزارش ایشان چه بود؟

گزارش مطرح شده آقای حسینی مربوط به چیزی بود که در جریان تحریم‌ها رخ داده بود.

چه نکاتی؟

کاهش فروش نفت ، عدم امکان نقل و انتقال پول و تبعات آن در اقتصاد.

چه درخواستی داشتند؟


هیچ .فقط گزارش مطرح شد . تیم اقتصادی اجازه بیان مسایل سیاسی مثل رابطه با آمریکا را ندارند . در صلاحیتشان نیست . الیته چنین چیزی را هم مطرح نکردند. طبیعتا اگر چنین چیزی قرار است مطرح شود در یک جلسه خصوصی تر مطرح می شد.

در این جلسه اقای احمدی‌نژاد هم حضور داشتند؟

خیر. تیم اقتصادی به همراه معاون اول به دیدار رهبری رفته بودند.

 رهبرمعظم انقلاب چه برخوردی در مقابل این گزارش داشتند؟

ایشان فرمودند شرایط تحریم را در گذشته هم داشتیم . نباید کسی به دنبال این باشد که با آمریکا بخاطر این مشکل رابطه برقرار کنیم.

برسیم به مسایل مربوط به بخش خودتان. یکی از چالشی ترین بخشهای اقتصادی ، بخش کشاورزی بود . طی این چهار سال بازار داخلی مملو از میوه ها و محصولات خارجی شد .چرا؟

در دو مقطع واردات در بخش کشاورزی رشد سریعی پیدا کرد. یکی در سل 79 به سمت سال 83 و یکی مقطع 84 تا 89 . در این سالها و مقاطع روند واردات بخش کشاورزی سرعت گرفت. سال 89 خدمت مقام معظم رهبری که رسیدیم ایشان صراحتا گفتند باید از واردات بی رویه جلوگیری و مدیریت شود . من تنها وزیری بودم که روی این موضوع پیگیری کردم . برخی معتقد بودند از آن طرف بام افتاده ام و می‌خواهم واردات همه کالا ها را ممنوع کنم.بلافاصه واردات میوه را در شهریور 89 و مهر ماه ممنوع کردم.

  چقدر واردات داشتیم ؟

در آن مقطع مجموعه وارداتی میوه ای که داشتیم  شاید حدود 1 میلیون تن بود که عمدتا مربوط به موز می شد .یک مقداری سیب و پرتقال و  یک مقدار هم انگور وارد می شد.

اما بازار پر بود از انواع میوه‌های وارداتی؟

بله . انواع میوه‌ها یا از کانال غیر رسمی می‌آمد یا رسمی.

 میوه غیر رسمی داشتیم؟

الان هم واردات غیر رسمی هست. برای مثال انبه‌ای که می‌بینید واردات آن قانونا ممنوع است ولی از بازار‌چه های مرزی وارد می شود.

چه میزان از این یک میلیون تن موز بود؟

نزدیک 65 درصد که بخشی ازآن از دبی می آمد. اکوادور و سایر کشور‌ها هم به ایران میوه صادر می کردند.

از چین هم واردات داشتیم؟

ممکنه. چون مسئول واردات نبودم حضور ذهن ندارم . من فقط دنبال ممنوعیت واردات بودم.ممکن است از چین هم وارد شده باشد،در گزارشی سال 89 واردات کلیه محصولات کشاورزی به 18.5 میلیون تن رسیده بود . در گزارش دیگری این واردات تا 20 میلیون تن هم اعلام شده بود. واردات میوه از 10 میلیون تن رسیده بود به 20 میلیون تن. یعنی 100 درصد افزایش. این افزایش واردات در دو مقطع رخ داد قبل و بعد از سال 84. ما این مسئله را به جد پیگیری کردیم.

 چه دلیلی برای این همه واردات وجود داشت؟

قانون به این سمت رفت که اجازه دهند هر چه می‌خواهند وارد و هر چه می‌خواهند صادر کنند. این تفکر اقتصادی دوران کارگزاران بود که در دوران خصوصی سازی تشدید شد و در برنامه چهارم به قانون تبدیل شد تا کسی جلوی صادرات را نگیرد و اگر کمبودی هم هست وارد شود. خلاصبه قانون برنامه چهارم این بود.
این مسئله وضعیت را تشدید کرد. تفکری بود که در مسئولان نشسته بود و مسئولان در حال اجرا و قانون مند کردن آن بودند که شد. قانونی از طریق مجلس تصویب شد با عنوان قانون بهر‌وری در بخش کشاورزی که ماده 16 آن این اختیار را به وزیر جهاد کشاورزی می داد که محدودیت مقداری یا تعرفه‌ای وضع کند. بلافاصه ما راجع به میوهبه جز موز ممنوععیت واردات را در سال 89 اعلام کردیم. راجه به سایر محصولات دیگر نیز اعلام کردیم که زمانی وارد شود که با تولید داخل تداخل نداشته باشد.
این کمک کرد که شرایط مقداری بهبودپیدا کند و بر همین اساس واردات را به زیر 13 میلیون تن رساندیم.

*روایت خلیلیان از دوران خودکفایی گندم تا قیمت‌های تضمیمی

یکی از نکات دیگر که در بخش کشاورزی بحث برانگیز شد خودکفایی گندم بود . در سال 83 اعلام کردند که در تولید گندم خودکفا شدیم ولی در حال حاضر چهارمین کشور وارد کنندگان گندم هستیم.چه شد که این اتفاق افتاد؟

گندم تحت تاثیر چند عامل مهم ، یکی بحث قیمت خرید تضمینی است که می تواند سطح زیر کشت را افزایش یا کاهش دهد. دیگری هم شرایط آب و هوایی است .چون دو سوم کشت گندم کشور دیم است .

با این استدلال سیاست گذاری و مدیریت شرایط در این بین نقشی ندارد.

چرا. حتما تاثیرگذار است. اگر بخواهیم به خود کفایی برسیم نباید سیاستمان به نحوی باشد که برای کشت ، سر زمین و آب رقابت پیش بیاید چون باعث می‌شود کشت یک محصول زیاد و دیگری کاهش پیدا کند.

سال 83 واقعا به خود کفایی رسیدیم؟

بله. البته خود کفایی را باید تعریف کرد. در آن سال به کاهش واردات و خودکفایی نسبی دست پیدا کردیم. چون شرایط آب و هوایی بهتر و قیمت خرید تضمینی افزایش پیدا کرد ، این باعث شد یک دفعه سطح زیر کشت از 7 میلیون هکتار بالا تر رفت.

مصرف گندم چقدر است؟

در حال حاضر حدود 11 تا 11.5 میلیون تن.

الان تولید ما چقدر است؟

در حال حاضر اتفاقات دیگری افتاده.

چه اتفاقاتی؟

سال 85 مجددا یک میلیون تن گندم وارد کشور شد. باید زیر ساخت‌ها توسعه پیدا می‌کردو بر اساس طرح اولیه باید طی 10 سال به خودکفایی پایدار گندم دست پیدا می کردیم چون تنها در یک سال گندم وارد نشد خودکفایی کامل نیست . ممکن است سال بعد شرایط تغییر کند. شرایط آب و هوا، میزان کشت و سایر موارد.سال 85 یک میلیون تن وارد کردیم اما سال 86 واردات نداشتیم . بعد سال 87 با خشکسالی مواج شدیم و نزدیک 6 میلیون تن گندم وارد کردیم. سال 88 هم نزدیک 5 میلیون تن واردات داشتیم . این روند نشان می‌دهد باید  روی توسعه زیر ساخت‌ها کار کنیم.

تسنیم: یعنی در سال 88 چیزی حدود 50 درصد نیاز کشور را وارد کردیم؟

بله.

از کجا ؟

از کشور‌های مختلف .

اینکه ما بزرگترین واردکننده گندم از آمریکا هستیم درست است؟

خیر. درست نیست .هرچند جزئیات کامل آن را ندارم.ممکن است حجم واردات افزایش پیدا کرده باشد ولی اینکه ما بزرگترین وارد کننده گندم از آمریکا هستیم حتما صحت ندارد.

چطور به عنوان وزیر جهادکشاورزی در جریان اینکه از کدام کشور‌ها واردات گندم انجام می‌شد نبودید؟

چون توسط بازرگانی سابق واردات انجام می‌شد.

هیچ اقدامی هم برای حل این مشکل حل نکردید؟

چرا.زمانی که در مورد پذیرش مسئولیت وزارت جهاد کشاورزی با آقای احمدی نژاد صحبت می کردم در مورد این موضوع هم گفتم . جزو برنامه هایم بود. از سال 89 به سمت آبیاری پایا و سطح ها رفتیم به نتایج خوبی هم رسیدیم و توانستیم در بستر آب و خاک تا دو الی سه برابر دولت های قبل کارکنیم .تولید را پایدار کردیم . در جریان هدفمندی یارانه ها قیمت نان که آزاد شد گفتند خرید تضمینی گندم و آرد به عهده بخش خصوصی باشد من در آن جلسه گفتم که قیمت‌ها را آزاد نکنید چون نمی شود تأمین نان مردم را به بخش خصوصی بدهیم. دولت باید انحصار خرید را فعلا داشته باشد.خرید انحصاری گندم توسط دولت هزینه‌های زیادی دارد ،بعضی ممکن است سوءاستفاده کنند ، در نهایت بعد از کش و قوسهای فراوان قرار شد بخش خصوصی مسئول خرید گندم و آرد باشد و اگر آنها از کشاورز نخریدند دولت مسئولیت این کار را به عهده بگیرد. بر همین اساس در سال 91 دولت قیمت گندم را پایین اعلام کرد.

چرا؟

فکر می‌کنم برای پرهیز از تأمین یارانه . در همان جلسه‌ای که بنده آن را ترک کردم دعوا بر سر دو موضوع بود ، یکی قیمت تضمینی گندم ویکی افزایش آن .

 پیشنهاد شما برای قیمت تضمینی گندم چقدر بود؟

آن زمان دعوا بر سر این بود که قیمت زیر 400 تومان باشد یا بالای 400 تومان. من نظرم بالای 400 تومان بود ولی اکثر حاضرین در آن جلسه زیر 400 تومان نظرشان بود . من گفتم نقطه نظر بنده را حداقل در صورت جلسه وارد کنند ولی قبول نکردند. همان جمع‌بندی منعکس شد.

  آقای احمدی نژاد این مسئله را مطرح کرد؟

تسنیم: نه آقای احمدی نژاد در آن جلسه نبود. گفتند که این جمع بندی را به وی منتقل می‌کنیم. آقای دکتر رحیمی جلسه را اداره می‌کردند . از بخش های دیگر مثل متولی گندم ، وزارت صنعت و معدن ، وزارت اطلاعات، وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت کشور و معاونین آنها بودند . به طور کلی تیمی که مربوط به این کار بود حضور داشتند.

یکی از مسائل مطرح شده در آن جلسه آزاد کردن واردات شیر خشک بود  که ما ممنوع کرده بودیم تا دامداران بتوانند شیر خود را با قیمت مناسب بفروشند و کارخانه جات آنها را تحت فشار قرار ندهند. در آن جلسه به بنده حکم کردند که باید اعلام کنید واردات شیر خشک آزاد است ولی من گفتم این کار نیاز به کار کارشناسی دارد. نهایتا از جلسه بیرون آمدم و گفتم این جوری نمی‌شود کشور را اداره کرد.

برخورد دولت با این عکس العمل چه بود؟

کلا دولت با این دیدگاه ما موافق نبود.

  چرا؟ چه استدلالی داشتند؟

وقتی گفتیم که قیمت تضمینی باید به موقع اعلام شود تا کشاورز تصمیم بگیرد، و مناسب تعیین کنیم که کشاورز حاضر به فروش باشد، گفتند اگر این کار نشود چه اتفاقی می افتد؟ گفتم ممکن است با این شرایط کشاورز کشت نکند یا اگر کشت کند به دولت تحویل ندهد.گفتند که میرویم از خارج می‌آوریم ، البته آنها شرایط سخت فعلی را پیش بینی نمی‌کردند. همه این صحبت ها در مذاکرات دولت ضبط شده است.

چه کسی معتقد بود نیاز کشور را وارد ‌کنیم؟

قطعا کل دولت این نظر را نداشت ولی افراد تأثیر گذار این نظر را داشتند که باعث شد اجرا شود.

مثل آقای رحیمی؟

حالا بماند ولی قیمت آرد و گندم آزاد شد و بخش خصوصی وارد گود شد و دولت در سال گذشته تنها 2 میلیون تن گندم خریداری کرد.اما تولید اینقدر کاهش پیدا نکرده است.

 امسال بدتر از سال گذشته است؟

نه امسال وضعیت مقداری بهتر شده.سال گذشته عمده این دعوا ها پیش آمد بعد دیدند که کشاورزان به دولت هیچ گندمی تحویل نمی‌دهد و برخی استانها تنها 1000 تن تحویل دادند . استانی که 200 هزار تن تولید می‌کند وقتی 1000 تن تحویل می‌دهد، بحث خودکفایی گندم پایمال می شود ، ضعف در سیاست‌گذاری است. در حال حاضر با توجه به اختلاف نرخ ارز خیلی مقرون به صرفه است که گندم کشوربه کشورهای دیگر تحویل داده شود.

علاوه بر این گندم تولید داخل بجای اینکه صرف تولید نان شود به خوراک دام و طیور تبدیل شد.

بله . بخشی هم علاوه بر خوراک دام و طیور به خارج از کشور رفت. البته حدود 1 الی 2 میلیون تن از گندم نیز به دلیل خشکسالی در برخی مناطق آسیب دید اما نه اینقدر که ظرفیت تولید 11 میلیون تن گندم در داخل را تحت شعا قرار دهد و مجبور باشیم بیشتر از80 درصد گندم مصرفی را از خارج وارد کنیم.

یعنی 8 میلیون تن گندم تولید داخل یا قاچاق شد یا خوراک دام ؟

نه. بخشی از تولیدات گندم توسط بخش خصوصی خریداری وبه چرخه تولید وارد شد.در تیر و مرداد سال گذشته از 850 تا 875 هزار تن که میانگین مصرف ماهانه بود، حدود 220 هزار تن در ماه گندم از سیلو خارج شده و مابقی آن از طریق  بخش خصوصی به چرخه مصرف نان رفته است.که این نقطه قوتی بود که در نظر بود به آن دست پیدا کنیم . در طرح آزاد سازی قیمتها مبنا این بود که هزینه دولت کاهش یابد.

این گندم به چرخه تولید آمده ولی نه از طریق دولت بلکه از طریق بخش خصوصی.بنابراین در سال گذشته حدود 4 الی 4.5 میلیون تن گندم توسط بخش خصوصی خریداری و به چرخه تولید آمد.

به خاطر قیمت پایین خرید تضمینی؟

بله . دولت کار را این گونه تنظیم کرده . نهایتا قیمت زیر 400 تومان را پس از بحث‌های مختلف به 420 تومان افزایش داد اما گفت من 420 تومان از کشاورز می‌خرم ولی 465 تومان به کارخانه آرد می‌دهم و 45 تومان اضافه را به عنوان هزینه‌های خود برمی دارم.
کارخانه ها اینقدر عقلشان می‌رسد که با قیمت زیر 465 تومان خریداری کنند و هر چه زیر این قیمت خرید سود برده و کشاورز هم در مقابل عقلش می‌رسد که هرچقدر بالای 420 تومان بفروشد سود می برد. این اتفاق یعنی بحث بر سر سود بین بخش خصوصی و کشاورز.پارسال این اتفاق افتاد و بخشی هم در چرخه مصرف دام و طیور و بخشی از طریق حواشی مرز خارج شد.

 چه مقدار گندم قاچاق شد؟

فکر می کنم پتانسیل قاچاق گندم و آرد حدود یک میلیون تن است.

فارغ از  همه موتردی که اشاره کردید سال گذشته بیشتر از  7 میلیون تن گندم وارد کردیم .چرا؟

حدود 6تا8 میلیون تن گندم وارد شد که نزدیک 2.5 میلیون تن آن به عنوان ذخیره نگهداری شد. وقتی این رقم را کم کنیم میزان گندمی که به مرغداری رفته یا از کشور خارج شده همچنین زمینهایی که دچار خشکسالی شده مشخص می شود.

*دلیل افزایش واردات در سال 90

  سال 90 وار?

ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.266 seconds.